برچسب : نویسنده : sarinashahriari بازدید : 203 تاريخ : دوشنبه 11 فروردين 1399 ساعت: 18:46
جهان با دست های بزرگ و زمختش افتاده به جان چشم هایم
و این لباس گشاد که دارد خفه ام میکند هی دارد رشد میکند و بزرگو بزرگ تر میشود و من میان عظمت تار و پودش که پوسیده اما گسستگی نیست کوچک و کوچک تر میشوم.
له می شوم
اما تو غصه نخور کرم ابریشمم
توتلاشت را کردی اگرچه نورت کوچک بود و ناتوان اما جلوی ظلمت عمیق و مخوف شب زورت را زدی
حالا سهم تو پیله ات می شود و سهم من تویی که در پیله ات خفتی
حالا بگذار هرچه می شود بشود تو به پروانه شدن ادامه بده...
عشق...
برچسب : نویسنده : sarinashahriari بازدید : 234 تاريخ : دوشنبه 11 فروردين 1399 ساعت: 18:46